نفسنفس، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

نفس من و بابا حسین

سر درد مامان فریبا و فشار نسبتا بالا و دلهره های مادرانگی

  سلام به تنها دل خوشی این روزهام به تنها کسی که 4 ماهه دارم باهاش زندگی میکنم و تموم وجودم پر شده از عشق به کسی که عاشقانه در وجودم باهاش زندگی میکنم کسی که حاضرم همه درد های دنیا مال من باشه ولی اون نگران هیچ چیزی نباشه کسی که دنیای من و باباشه کسی که با اومدنش جرات گرفتم و سر بالا به همه دنیا نگاه میکنم و دیگه نگران نگاه های افسوس خوررده ونگران اطرافیانم نیستم آره منم مامان فریبا منی که مدت ها نالیدم براتون و الان با ی حس محکمی به دکمه های کیبوردم ضربه میزنم و انگار تمام زورم به این صفحه کلید میرسه تا توی دنیای مجازی که تقریبا چند ماهی هست منو به خدش وابسته کرده بیام و درد هامو خوشی هامو بنویسم منی که توی این دنیا با ...
13 مرداد 1393
1154 11 45 ادامه مطلب

اولین لباسی که من و بابا حسین برات خریدیمممممممم

سلام فرشته قشنگم خوبی مامانم نمیدونی مامان از روزی که توی دلم حضورت جوونه زد شدی همه چیزم و انگار من تازه متولد شدم 3 ماه بالاخره تموم شد و وارد ماه 4 شدیم عزیزم تو عشق منی آرومی و خیلیییییی خوب باهام همکاری کردی تا اینجا منو ببخش اگه ی وقتایی زیاد راه رفتم و یا جاهایی بودم که نمیتونستم دراز بکشم و تو خسته شدی شرمنده ام مامان قول میدم دیگه تکرار نکنم عاشقتممممممممممقشنگترینممممممممممممممممممم عشقم 5 شنبه رفتیم بابابایی کلی خرید کردیم و ی عالمه بابایی زحمت کشید دست گل مهربون شوهر درد نکنه که با این کاراش منو عاشق تر کرده جمعه قرار داشتیم بریم خونه مامان جان مهری ناهار و طبق سفارش من آب گوشت غوره پخته بودن من هم همراه تو صبح از خواب...
4 مرداد 1393
1